سه شنبه ۰۱ خرداد ۰۳

چرا با اينكه تلاش مي‌كنيم ولي موفق نمي‌شويم

خيلي از افراد هدفي انتخاب مي‌كنند، برنامه‌ريزي مي‌كنند، تمام سعي و تلاش خود را مي‌كنند تا به آن برسند، با اين حال موفق نمي‌شوند. تعجب مي‌كنند، چرا با اينكه اين‌همه تلاش كرده‌اند ولي موفق نشده‌اند و برعكس بعضي افراد با اينكه حتي به اندازه‌ي يك‌دهم آنها، تلاش نمي‌كنند ولي موفق مي‌شوند. شايد يكي از مثال‌هاي ملموس كنكور باشد، افراد با تلاش زيادِ ناموفق و برعكس افرادي با تلاشِ كم، ولي موفق.

 

نگراني دشمن موفق شدن

آيا مي‌دانيد زماني كه نگران هستيد، مكانيزم موفقيت شما دچار مشكل مي‌شود و كُند عمل مي‌كند يا حتي برعكس؟

فرض كنيد يك الوار ۱۰ متري روي زمين قرار دارد. آيا مي‌توانيد روي آن راه برويد و از اين طرف الوار به آن طرف ديگر برويد؟

البته كه مي‌توانيد، چون كار سختي نيست اما اگر همين الوار بين ۲ ساختمان ۱۰۰ طبقه باشد چطور؟

 

نگراني دشمن موفق شدن

آيا مي‌دانيد زماني كه نگران هستيد، مكانيزم موفقيت شما دچار مشكل مي‌شود و كُند  عمل مي‌كند يا حتي برعكس؟

فرض كنيد يك الوار ۱۰ متري روي زمين قرار دارد. آيا مي‌توانيد روي آن راه برويد و از اين طرف الوار به آن طرف ديگر برويد؟

البته كه مي‌توانيد، چون كار سختي نيست اما اگر همين الوار بين ۲ ساختمان ۱۰۰ طبقه باشد چطور؟

آيا مي‌توانيد از اين طرف الوار به آن طرف ديگر برويد؟

در اين حالت حتي فكر كردن به آن هم ترس‌آور است چه برسد به اينكه در آن موقعيت باشيم و آن را انجام دهيم. الوار همان الوار است پس چه چيزي باعث مي‌شود نتوانيم چنين كاري را انجام دهيم؟

جواب: ترس از ارتفاع

 

اين ترس، چنان توليد اضطراب و نگراني مي‌كند كه سيستم ذهني ما را مختل مي‌كند و ما حتي قادر نيستيم به آن فكر كنيم چه برسد به آنكه آن را انجام دهيم و موفق شويم.

زماني كه مي‌خواهيم كاري را انجام دهيم، چنانچه نسبت به انجام آن ترس، اضطراب و نگراني نداشته باشيم، مانند اين است كه الوار روي زمين قرار گرفته ولي زماني كه نسبت به انجام آن كار ترس، اضطراب و نگراني داشته باشيم به ميزان نگراني ما الوار را به طبقات بالاتر هدايت مي‌كنيم تا آنجا كه از انجام آن كار عاجز خواهيم شد.

البته در بيشتر موارد ترس مي‌تواند تا حدودي مفيد باشد ولي مشكل اينجاست كه ترسِ بيشتر افراد بيش از حد مجاز است و اجازه موفق شدن را به آنها نمي‌دهد.

براي اينكه بتوانيم هر كاري را كه مي‌خواهيم، انجام دهيم و در آن كار موفق شويم، مثلا راه‌اندازي  كسب‌وكار، ازدواج، تحصيل، كسب ثروت يا هر كار ديگري، بايد اين ترس، اضطراب و نگراني را از بين ببريم يا لااقل تا آن حد پائين بياوريم كه بتوانيم از پس انجام آن كار برآييم.

 

البته در بيشتر مواقع ترس‌هايمان واقعي و منطقي نيستند بلكه به خاطر اين است كه نسبت به آن كار يا هدف، اطلاعات و تجربه‌ي كافي نداريم و به عبارتي خودمان يا حتي اطرافيانمان چنين ترس‌هايي را در ما به وجود مي‌آورند. در اين حالت خودمان بزرگ‌ترين مانع خودمان در سر راه موفقيت مي‌شويم.

 

ما چگونه چنين ترس‌هايي را به وجود مي‌آوريم كه مانعي سر راه موفقيت خودمان مي‌شوند؟

جواب: با وابسته بودن به نتيجه‌ي كار

وابسته بودن به نتيجه‌ي كار و چسبيدن به آن، باعث مي‌شود انرژي بسيار زيادي از ما به هدر برود، و ما را از راه رفتن روي الواري كه روي زمين است به راه رفتن روي الواري كه در طبقات بالاتر است، قرار مي‌دهد و چنان توليد اضطراب و نگراني مي‌كند كه، عملاً قادر به انجام آن كار نخواهيم بود.

وابستگي، ترس را سر راهتان مي‌آفريند:

ادامه مطلب را از اينجا مطالعه كنيد

 

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.