چگونه از شرِ احساسات منفي خلاص شويم

آموزش موفقيت با ذهنيت موفق

جمعه ۲۸ اردیبهشت ۰۳

چگونه از شرِ احساسات منفي خلاص شويم

بزرگ‌ترين دشمنان موفقيت و خوشبختي انواع احساسات منفي هستند، احساسات منفي بسيار قدرتمندند، مي‌توانند به راحتي ما را از پا درآورند، اميد را در ما از بين ببرند و ما را به تباهي، افسردگي و ناكامي بكشانند.

 

از زماني كه انسان پا به روي زمين گذاشت تا كنون، احساسات منفي بيش از هر بيماري و عامل ديگري به او آسيب رسانده است. اساتيد موفقيت و روانشناسان مي‌گويند فقط ۳ درصد انسان‌ها جزو افراد موفق هستند و ۹۷ درصد ديگر، موفقيت‌هاي چشمگيري به دست نياورده‌اند.

 

شايد اگر عميق‌تر نگاه كنيم، بتوانيم بگوييم، فقط ۳ درصد انسان‌ها توانسته‌اند به انواع احساسات منفي خود غلبه كنند و به جاي آن، احساسات مثبت خود را تقويت كنند و اگر ما هم بتوانيم به احساسات منفي خود غلبه كنيم، شرايط اين را داريم كه جزو آن ۳ درصد افراد موفق قرار بگيريم.

 

دليل اينكه اين ۳ درصد جزو افراد موفق قرار گرفته‌اند اين است كه آنها داراي قدرت و انرژي هستند  كه مي‌توانند آن را به راحتي صرف رسيدن به اهدافشان كنند، آنها دغدغه‌اي غير از رسيدن به هدفشان ندارند يا اگر هم داشته باشند توانسته‌اند آن را مديريت كنند.

ولي ۹۷ درصد ديگر داراي قدرت و انرژي نيستند و اگر هم قدرت و انرژي داشته باشند، آن را در مبارزه با انواع احساسات منفي و دغدغه‌هايشان از دست مي‌دهند و ديگر تواني نمي‌ماند كه آن را صرف  رسيدن به اهدافشان كنند.

«احساسات مثبت قدرت مي‌بخشند، احساسات منفي قدرت را مي‌گيرند.»

درك جمله فوق بسيار مهم و حياتي است، آن را چندين بار بخوانيد آنقدر كه با تمام وجود آن را درك كنيد.
ما براي رسيدن به اهدافمان نياز به قدرت و انرژي داريم و يكي از مهمترين راه‌هاي به دست آوردن قدرت و انرژي، داشتن انواع احساسات مثبت است و اگر هدف ما واضح و روشن باشد، برنامه‌اي براي رسيدن به آن طراحي كنيم و با داشتن قدرت و انرژي، احتمال رسيدن به هدف خود را به شدت  افزايش داده‌ايم.

كشوري كه در حال جنگ با دشمنان است و تمام نيروهاي خود را براي بيرون راندن دشمن از مرزهايش اختصاص داده، آيا مي‌تواند به آباداني كشورش فكر كند؟ آيا توان، انرژي و سرمايه‌اي باقي مي‌ماند تا بخواهد شغل ايجاد كند، اقتصادش را شكوفا كند، دانش خود را افزايش دهد؟ و خيلي كارهاي ديگر؟

در حالت كلي، هر كشوري دو گروه دشمن دارند:
گروه اول) دشمنان برون مرزي كه شامل كشورهاي همسايه و بيگانه است.
گروه دوم) دشمان درون‌مرزي، كه شامل افراد و گروه‌هايي است كه با نظام و حكومت مخالف هستند و از هر فرصتي مي‌خواهند استفاده كنند تا به كشور ضربه بزنند و اجازه رشد و شكوفايي را به آن ندهند.

اين موضوع در مورد ما هم صدق مي‌كند، ما هم دو گروه دشمن داريم:
گروه اول) دشمناني كه خارج از وجود خودمان است، مثل انواع مشكلات، بدبياري‌ها، شرايط بد اقتصادي، بي‌پولي، بي‌كاري و غيره.
گروه دوم) دشمناني كه در وجود خودمان است، مثل انواع احساست منفي، بيماري‌ها، ناتواني‌ها، باورهاي منفي و غيره كه هر لحظه مي‌خواهند به ما ضربه بزنند، ما را از پا در بياورند و اجازه رشد و شكوفايي را به ما ندهند.

بنابر اين اگر مي‌خواهيم به اهدافمان برسيم، رشد و پيشرفت كنيم، ابتدا بايد از شر دشمنان داخلي يعني انواع احساسات منفي خلاص شويم، نبايد هيچ دغدغه‌ي ذهني داشته باشيم يا اگر هم  داشته باشيم بايد آنها را مديريت كنيم، نبايد قدرت و انرژي ما صرف مبارزه با نااميدي‌ها، نگراني‌ها، شكست‌هاي گذشته، خاطرات تلخ گذشته، باورهاي منفي و غيره شود.

ادامه مطلب را از اينجا بخوانيد

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.